تغییر اقتصاد توجه از رسانههای گروهی به شبکههای اجتماعی اینترنتی
محمد آقاسی
اسفند 1370، #هفتهنامه #حوادث در میان #مطبوعات خصوصی ایران سربرآورد و در میان نشریات پایان هفته، مثل #اطلاعات_هفتگی و یا سرگرمی مثل #جدول، جای مهمی را برای خود گشود. به طوری که پس از سه سال فعالیت، 109 شماره منتشر کرد و تیراژ آن به 350هزار نسخه در هفته رسید. آنچه اهمیت داشت این بود که حوادث توانسته بود در جامعهای که فرهنگ شفاهی به فرهنگ کتبی، غلبه دارد، دیده شده و خوانده شود.
حوادث، در برابر چشمان مخاطبان، روایت انواع اتفاقات روزمره ایرانی چون قتل، تصادف، درگیریهای شخصی و بلایای طبیعی که در ایران رخ میداد، قرار میداد. روزنامهای که در دوره رسانههای گروهی مثل تلوزیون، در میان مخاطب، جای باز کرد. روزنامهای که احساسات مخاطب، کانون توجه او بود.
شاید برای مخاطبان آنروز، حس و حالی که کاربران امروزی #شبکههای_اجتماعی اینترنتی دارند را بتوان تشبیه کرد: چشمانی که وقایع مختلف جهان، و حالا نه فقط ایران، در مقابل شبکههای مختلف اجتماعیِ اینترنتی، 59 ثانیه متوقف شده و دوباره به صفحه دیگری خیره میشود. انسانِ جهانِ امروز، در اینترنت، میبیند، یاد میکند و میخواهد و در نهایت خرج میکند.
به نوعی میتوان گفت عالَمِ اجتماعیِ سرمایهداری، به سرمایههای مادی و عینی بسنده نکرده و سرمایهداری ذهنی(mental capitalism ) را با تکیه بر اینترنت و شبکههای اجتماعی، گسترده است. گستردگی که امروزه با هوش مصنوعی و مواردی چون جت.جی.پی.تی، قدرت بیشتری هم پیدا کرده است. عالَمِ اجتماعیِ ایرانی هم در امتداد رسانهای شدن جهان، با #مصرف گره خورده است. اگر پیشتر با مفاهیم #مخاطب، #پیام و #رسانه روبرو بودیم، امروزه و به صورت روزانه، با بیش از 3000 پیام تبلیغاتی بمباران شدهایم که مفاهیم قبلی را تغییر دادهاند. #تبلیغات امروزی که بیشتر در #اینترنت یافت میشود، از معنای واقعی تهی شده و در آن به زیبایی ظاهری و برانگیختگی موقتی بسنده میشود.
در پیمایش سال 2019 ایالات متحده، سه ویژگی مثبت شبکههای اجتماعی اینترنتی دسترسی به اطلاعات، سهولت ارتباطات و افزایش آزادی بیان ذکر شده است. از دیگر سو مردم معتقدند حریم خصوصی آنان مورد تعرض است، در میانه این شبکهها سیاست قطبیتر شده و در زندگی روزمره، حواسپرتتر شده اند. حواسپرتی حاصل از فضای رسانههای جدید، سبک، سیاق و معنایی جدید دارد. زندگی و نحوه تفکر جدیدی را ایجاد کرده است.
در سالهای اخیر، اقتصادِ توجه(attention economy)، موج بزرگ دیگری را در بررسیهای علمی تجربه کرده که بیشتر به دلیل رشد تصاعدی بازاریابی تأثیرگذار در شبکههای اجتماعی اینترنتی است. این ادبیات بر درک چگونگی تبدیل توجه به رسانههای اجتماعی به ترجیحات خرید و اینکه چگونه جلب توجه به سرمایه فردی، به ویژه از طریق شهرت و برندسازی شخصی ترجمه میشود، تمرکز دارد(پارمنتی و همکاران، 2013؛ فورنیر و اکهارت، 2019؛ اسمیت و فیشر، 2020). با دقت میتوان دریافت که #سلبریتی، #شهرت و شهرگی به مفهومی که در کشور ما در حال برجسته شدن است، وجود ندارد. البته تحقیقات تجربی ایرانی به خوبی این مطلب را نشان میدهند، اما نان عدهای در بیتوجهی به واقعیت اجتماعی است. در معنای توجه به سه دسته تعریف میتوان رسید:
· توجه یک حالت ذهنی یا یک قوه ذهنی است؛
· توجه مستلزم آمادگی و پذیرش ذهن است؛
· توجه، عمل انتخاب چیزی، یا تصرف ذهن چیزی است.
از تجربیات روزمره، ما می دانیم که توجه به کسی یا چیزی می تواند یک فعالیت فعال و معنادار باشد، مانند حل مکعب روبیک، و همچنین یک فعالیت غیرفعال و بی معنی مانند خیره شدن به صفحه اخبار در حالی که در فرودگاه منتظر هستید بدون اینکه واقعاً متوجه شوید در حال نمایش است.
بنابراین برخی از نظریه ها توجه را به (در نظر گرفتن) کنش یا احساس گره می زنند تا آن را فراتر از ظرفیت صرفاً منفعلانه حرکت دهند (داونپورت و بک، 2001؛ تاسی، 2018). با این وجود، مرز بین توجه کامل و پیشینیان آن در بسیاری از موقعیتها مبهم باقی میماند، که به موضوع بزرگتری اشاره میکند: مشکل مرتبط کردن توجه به کنش یا احساس این است که سعی میکند توجه را بهعنوان تجربهشده توسط فرد تعریف کند. این ممکن است شهودی باشد، اما در عین حال توجه را به گونهای تنظیم میکند که بتوان آن را فقط در رابطه با شخصی که در حال فعالیت است و افکار و اعمال ذهنی او درک کرد. با این حال، «مواد خام» که به آگاهی یا توجه تبدیل می شود، با هر لحظه ای که می گذرد، دائماً از ذخایر ما تخلیه می شود.
از این رو، چه از پنجره قطار با بی علاقگی به بیرون خیره شوید، چه از محیط اطراف خود آگاه باشید یا به محیط اطراف خود توجه کنید، ناگزیر از ظرفیت محدود زیست شناختی که امکان آگاهی، توجه یا اقدام را در اختیار شما قرار می دهد، صرف می کنید. این «منبع بیولوژیکی» در مرکز توجه اقتصاد قرار دارد. سیاستمدران و سیاستگذران، عالمان ارتباطات و جامعهشناسان، بدون توجه به این وضعیت جدید و مفهوم اقتصاد توجه، امکان تفهّم جامعه و جهان امروز را نخواهند داشت.